غزلیات حافظحافظ

غزل ۱۴۰- دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکردیاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
یا بخت من طریق مروت فروگذاشتیا او به شاهراه طریقت گذر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنمچون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد
شوخی مکن که مرغ دل بی‌قرار منسودای دام عاشقی از سر به درنکرد
هر کس که دید روی تو بوسید چشم منکاری که کرد دیده من بی نظر نکرد
من ایستاده تا کنمش جان فدا چو شمعاو خود گذر به ما چو نسیم سحر نکرد

 

غزل ۱۴۰

حافظ

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به‌غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است او از مهمترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ای به‌محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود. در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند.

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. نتيجه تفال :
    1- خواجه در بيت چهارم و پنجم به جنابعالي در مورد اين نيت ياد آوري مي کند 0 گفتم شايد با گريه و زاري دل محبوب را به سررحم بياورم اما خيال باطلي بود چه قطات باران به سنگ سخت اثر نکرد ) ( اگرچه بال و پر دل از غم شکسته شد اما با وجود اين خيال خام عاشقي را از سر بيرون نکرد ) حديث مفصل بخوانيد از اين دو معني
    2- اين نيت داراي رنج و ناراحتي يکطرفه مي باشد که جز فرسايش روح نتيجه اي ندارد اما اگر واقعاً مايل به انجام آن از صميم قلب هستيد با استادي ماهر مشاوره کن و راهنمايي بخواه سرعت عمل و دقت وعلاقه واراده را همراه ساز و با توکل به خداي يگانه و زيارت يکي از مشاهد متبرکه و اداي نذر خود ان شاء الله انجام مي گيرد
    3- ويژگيهاي جنابعالي به شرخ زيراست نرم و ظريف کار قدرت طلب پشتکاردار حساس و رويايي خسيس روشنفکر عاقل و دانا اهل کشف حس ششم قوي رفيق دوست زيبا پسند مودت متين بي رگ اهل بيرون از خانه پر اولاد دنباله رو تجدد گرا شيک پوش جذاب تو دل برو
    4- در مورد اين نيت باي کالماً حواس خود را جمع کنيد و از افکا رپريشان دوري کنيد او رادرک نموده و با منطق عمل نماييد همين هفته يا تا آخر ماه عازم سف رخواهيد بود که بسيار نافع است
    5- خريد و فروش اشکال ندارد براي ازدواج و طالق مقدماتش فراهم نشده بيمار شفا نمي يابد قرض ادا مي شود ولي گمشده پيدا نمي شود مسافر از آمدن منصرف شده است
    6- چيزي دريافت يا به دست مي آورد ولي زود از دست مي دهد تغيير شغل برايش پيش مي ايد و کسي به او پيشنهادي خواهد کرد که موجب ترقي وي مي شود
    7- رنگ ابي کم رنگ را به جنابالي توصيه مي کنم که کليد انعطاف پذيري است و استراحت و آسودگي به شما مي بخشد و از دلهره و وسواستان خواهد کاست .

  2.  ١ -دلبر-بى‌آن كه به عاشقان خود خبرى دهد-رفت و از همدم شهر و رفيق سفر خوديادى نكرد.
     ٢ -يا بخت و اقبال من،انصاف و جوانمردى را رها كرد يا او به شاهراه طريقت گذر نكرد![مقصود
    از شاهراه طريقت،همان راه عشق و محبت و مهربانى است.]
     ٣ -با خود گفتم،شايد با گريه دل نامهربان او را نرم كنم،اما گريه‌ى من در دل سنگ او اثرى نكرد!
     ۴ -اين گونه گستاخ و بى‌پروا رفتار مكن؛زيرا كه دل بى‌قرار من هنوز فكر عاشقى را از سر بيرون‌
    نكرده است.[نسخه‌ى خانلرى،مصراع اول را اين گونه ضبط كرده است:دل را اگر چه بال و پر از غم‌شكسته شد،كه به لحاظ ارتباط معنايى مناسب‌تر است و بر متن ترجيح دارد.]
     ۵ -هر كس كه روى تو را ديد،بر چشم من بوسه زد.زيرا،كارى كه كرد ديده‌ى من،از روى‌ بصيرت بود.[يعنى آنان كه روى تو را مى‌بينند،چشم مرا كه جمال تو را برگزيده،در مقام تحسين وتشويق مى‌بوسند و اين نشان مى‌دهد كه انتخاب نگاه من از روى بينش و دقت نظر بوده است.]
     ۶ -من،مانند شمعى در رهگذار باد،به راه او ايستاده بودم تا جانم را فداى او كنم!اما او،بر من گذر
    نكرد.[نسخه‌ى خانلرى اين بيت را ندارد و برخى نسخه‌ها،بيت مقطع غزل پيشين را در پايان اين‌غزل تكرار كرده‌اند.]
    ****
    دیوان حافظ بر اساس نسخه قزوینی و خانلری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا